مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
یک دشت پُر از عطر خوش پیرهن توست باور کنم این باغ گل سرخ، تن توست؟! هی پلک زدم، زنده شد آن لحـظه برایم این چشم، پر از صحنۀ پرپر شدن توست بـایـد بــروم ســر بـه بـیـابــان بـگــذارم امروز که هر گوشۀ صحرا وطن توست هفتاد و دو خورشید که افتاده بر این خاک هفتاد و دو زخمی که نشان از بدن توست ای سورۀ شمسی که بر این خاک، غریبی پـیـراهن مهـتاب از امشب کـفـن توست |